شهر ما بوی قیامت می دهد
به دل این مردمان سنگ دل
گوییا شیطان بشارت می دهد
دین خود را مفت و ارزان یک به یک
از پس تهمت به تهمت می دهند
حافظان حق شدند در محکمه
به دروغ خود شهادت می دهند
گوییا این مردمان بشکسته اند
آن سبویی را که غیرت می دهد
بسته اند سوی خدا شمشیرها
خود ز بهر جنگ عادت می دهند
این جماعت برده آن از یاد خود
آن خدایی را که شهرت می دهد
گر کشد آهی ز دل هر بینگاه
یک شب خلوار نعمت می دهد
گر چکد اشکی به روی گونه اش
رب او بر زیر خاکت می نهد
یاد عیسی پیغمبر یاد باد
آنکه دستور محبت می دهد